- پری وش
- مانند پری، پری وار
معنی پری وش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شب پیش از دوش پریشب
پریوش
پریشب، شب پیش از دیشب، دو شب پیش، شب گذشته، پرندوش، پردوش، پرند، پرندوار
پریوش، مانند پری، پری وار، پری روی، پری پیکر
درنگ و تنبلی
مانند پری، پری وار، پری روی، پری پیکر
پریشب
شولان و شاخ تر که از ریشه درخت روید پاجوش
پا افزار کفش، نوعی از پا افزار چموش چاموش
آواز پای
زمین گلناک و مرطوب که بسبب رفت و آمد بسیار خشک و سخت شده باشد
پستانداری است علفخوار جزو راسته جوندگان باندام گربه دارای گوشهای دراز و لبهای شکافدار. دستهای وی از پاها کوتاهتر است و بسیار تند میرود و آن دارای اقسامی است ارنب
پرغوغا، پرآواز
شب روز گذشته پریشب پرندوار پرندیش پروندوش پرندوشنی پرندوشینه بارحه الاولی
که رویی چون پری دارد پریچهره زیبا روی خوبروی پریرخ پریرو
یک روز پیش از دیروز روز قبل از دی پریر
پریوش: (یکی لطف و خوی پری وار داشت) (بوستان)
گل نوروز پامچال از گیاهان گل نوروز
شیر مانند همچون شیر، شجاع متهور
پریوش، پری فش مانند پری
پر از جوش، آنچه بسیار جوش بخورد، آنچه در حال جوشیدن است و جوشش بسیار دارد، برای مثال زمین دید یکسر همه ساده ریگ / بر و بوم از او همچو پرجوش دیگ (اسدی - ۲۷۵) ، پرشور، پرولوله، پرغلغله، پرجوش و خروش، برای مثال امروز که بازارت پرجوش خریدار است / دریاب و بنه گنجی از مایۀ نیکویی (حافظ - ۹۸۸)
شب گذشته، پریشب، برای مثال صبحدم بود که می شد به وثاق / چون پرندوش نه بیهش نه بهوش (انوری - ۸۶۴) ، گویدت همی گرچه دراز است تو را عمر / بگذشته شمر یکسره چون دوش و پرندوش (ناصرخسرو - ۴۱۳)
پری رو، پری چهر، پری رخسار، خوب روی
روز پیش از دیروز، دو روز پیش، پریر
بریدن شاخه های زیادی درخت، پیراستن درخت